بسم رب الشهداء و الصدیقین

«حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت

آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت

افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع

شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت

بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند

کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت»

بسیارند چون سردار فداکار و پرافتخار ما؛ بسیارند از این دسته، چون سردار فداکار و پر افتخار حاج سلیمانی عزیز!

 اما ارواح طیبه شهیدان از میان این همه بسیار، روح مطهر  سردار قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند!

سردار فداکار ما اما پیش از اینها از دنیا و ما فیها گذر کرده بود؛ گذری آرام و با شکوه در فراز و نشیب و زمان که از انسان، کوهی از صبر و صلابت و ایمان می سازد و اینگونه بود که او با نیروی نور ایمان و توحیدش قلب ترس و تهدید و شک و تردید را می شکافت و در دل هجمه ای از هیاهو و غوغای دوران، نگاه پرصلابت و چشمان دریایی او، راه را بر هر گونه چیرگی و غلبه شیاطین بر قامت انقلابی و جهادی او می بست. قامت استوار و نگاه عمیق و قلب سلیم و اخلاص با نشاط او، چه بسیار قلبها و اندیشه ها و ذهن های اسیر در تکرار و تردید را به سوی خود و اسلام و انقلاب می کشانْد.

دستان هنرمند و پاهای خلاق این سردار پرافتخار و فداکار، بیش از چهل سال در خدمت اسلام و امام و انقلاب بود. همان سردار سرباز فداکار اسلام که فراتر از گروهها و جریانها و حزب های معمول و مرسوم، تمام آن جمعیت هشتاد میلیونی را در جغرافیایی واحد، متحد و مهربان، یکسان می دید.

این سردار سرباز فداکار و پر افتخار ما پس از عمری مجاهدت و شهامت اینک با بالهای سرخ شهادت خود را در آغوش بی منتهای پروردگار هستی می بیند؛ چه دلها در این سوی عالم اندیشه شان مالامال از انتقام خون مطهر این سردار آسمانی و در انتظار چون او شهید شدن است. این انتظار شور انگیز و آن شهادت غرور آفرین برای همیشه در ذهن رهروان آن سردار آسمانی، جاویدان باد.

ما نیز به عنوان عضوی ازین امت سوگوار، شهادت این اسوه ایثار و بازوی انقلاب را تسلیت می گوییم.

دکتر محمدحسینی، معاون فرهنگی و امور دانشجویی دانشکده بهداشت