مرگ یک رویداد واضح و اجتناب ناپذیر است که می تواند منعکس کننده سلامت کلی و وضعیت بیماری یک جامعه خاص باشد. بر عکس سایر پدیده های دموگرافیک ، مرگ همه افراد جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد.

مفهوم مرگ زودرس نامشخص است. تعاریف زیادی برای مرگ زودرس وجود دارد، اما تعاریف موجود آن قدر مبهم و غیر قابل اطمینان هستند تا به عنوان پایه ای برای برآورد آسیب های ناشی از مرگ قرار گیرند. . واژه مرگ زودرس نشان می دهد که فرد قبل از چیزی می میرد. اما قبل از چه چیزی؟ شاید در جواب آن گفت که اگر کسی مرگ زودرس داشت ، معنی آن این است که فرد قبل از زمانی که باید فوت می کرد ، فوت کرد. اما این نامشخص است.

دیدگاه های متفاوتی در مورد مرگ زودرس و مفهوم آن وجود دارد.

 Nagel اعتقاد دارد که ما در هر سنی که فوت کنیم از مرگ آسیب می بینیم. وی معتقد است که حتی اگر کسی 86 سال (بالاترین امید به زندگی در دنیا) هم عمر کند باز هم از مرگ آسیب می بیند.

Gisela Striker مرگ زودرس را به این شکل تعریف کرد ،که زندگی یک فرد قبل از فوت به چه شکلی کامل شده است. نه این که چند سال از عمر خود را از دست داده است. او استدلال می کند که اگر یک فرد قبل از این که زندگی خود را کامل کند فوت کرد ، دچار مرگ زودرس شده است.

سازمان جهانی بهداشت در سال 1998 مرگ زودرس را به عنوان مرگی تعریف کرده است که قبل از 50 سالگی رخ دهد. و در جدید ترین تعریف هر شخصی در هر سنی که فوت کند از مرگ آسیب می بیند و در مرگ زودرس سهیم است.

سازمان جهانی بهداشت و اعضای آن متعاقبا با هدف کاهش 25 درصد مرگ های زودرس سنین 30 تا 70 سال بر اثر چهار بیماری عمده غیر واگیر موافقت کردند. این چهار بیماری عبارتند از: بیماری های قلبی و عروقی، سرطان، بیماری های مزمن تنفسی و دیابت.

دکتر علیرضا میراحمدی زاده عضو هیات علمی گروه اپیدمیولوژی