متن استاتیک شماره 54 موجود نیست
  • 1402/01/30
  • - تعداد بازدید: 206
  • زمان مطالعه : 5 دقیقه
دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شیراز

مدیریت خشم

مدیریت خشم

عصبانی شدن یک واکنش هیجانی نسبت به یک موقعیت یا شخص است که می تواند درونی باشد و تظاهر بیرونی نداشته باشد. در واقع هرگاه انتظار یا نیاز ما برآورده نشود یا دیگران نسبت به آن بی توجه باشند، ما عصبانی می شویم که این امر می تواند طبیعی باشد. اما اگر عصبانیت ما کنترل نشود و تبدیل به پرخاش نسبت به خودمان یا دیگران شود، پرخاشگر می شویم، بنابراین آنچه لازم است بیاموزیم کنترل یا مدیریت پرخاشگری است. عصبانیت با پرخاشگری متفاوت است. خشم یا عصبانیت احساسی است که به ما می گوید چیزی یا کسی مانع رسیدن ما به اهدافمان شده، یا برخلاف ما عمل کرده یا به نحوی به ما آسیب رسانده است. خشم می تواند باعث شود از خودمان دفاع کنیم، حمله کنیم یا انتقام بگیریم. افراد در تمام سنین، خشم را تجربه می کنند. این که خشم خود را چطور تجربه و چطور ابراز کنیم، بستگی به جنسیت، فرهنگ، باورهای مذهبی و سایر جنبه های متفاوت ما با دیگران دارد. خشم می تواند منجر به تغییر مثبت شود، به شرطی که آن را به شکلی مفید و سازنده ابراز کنیم.

عوارض و آثار خشم کنترل نشده:

خشم کنترل نشده می تواند منجر به بروز مشکل در زندگی خانوادگی، روابط، تحصیل و سلامت ما شود. خشمی که به خوبی کنترل نشده باشد، با پرخاشگری و خشونت ورزیدن نسبت به سایر افراد، رفتار نامناسب با پدر و مادر یا سایر اعضای خانواده و سایر جرایم خشونت آمیز مرتبط است. افرادی که خشم کنترل نشده دارند، بیشتر بیمار می شوند و کمتر می توانند در مقابل بیماری مقاومت کنند. خشم کنترل نشده در سنین بالاتر می تواند با بیماری هایی از قبیل جمله بیماری های قلبی مرتبط باشد. برخی از افراد در هنگام خشم، یا می کوشند خشم خود را ابراز نکنند و یا آن را به روش های غلط ابراز می کنند (برای مثال فریاد می زنند و یا کلمات آزاردهنده به زبان می آورند و ...)

وقتی فردی عصبانی می شود به خوبی نمی تواند با اضطراب خود کنار بیاید، اعتماد به نفس کمتری دارد، ممکن است دست به انواع رفتارهای ناخوشایند بزند و دیگران را به شکل ناعادلانه مورد قضاوت قرار دهد. به عنوان مثال، ممکن است دیگران را مقصر وقایع بد زندگی خود بداند، بدون این که از تمام حقایق با خبر باشد ، یا احساس کند دیگران عمدا قصد آسیب رساندن به او را دارد. خشم می تواند منجر به گرفتگی عضلات، افزایش ضربان قلب و بسیاری از بیماری ها شود .

 

خشم زمانی تبدیل به مشکل می‌شود که:

·     خیلی تکرار شود: گاهی اوقات خشم، متناسب و مفید است، چرا که ما را وادار می کند مشکلاتمان را حل کنیم. با این حال، اگر به شکل روزمره، با خشم شدید رو به رو باشیم، این مساله می تواند کیفیت زندگی ما را کاهش دهد، روابط ما را خراب کند یا روی سلامتی ما تأثیر بگذارد. حتی اگر خشم ما منطقی باشد، بهتر است فقط به قسمت های مهم مشکل خود بپردازیم و بقیه را نادیده بگیریم.

·     خیلی شدید باشد: خشم های خیلی شدید، به ندرت می توانند مفید و سازنده باشند. خشم، باعث افزایش هورمون آدرنالین در بدن می شود و افزایش ضربان قلب و تنگی نفس را ایجاد می کند. مانند افزایش ضربان قلب، تنگی نفس و ... . وقتی خیلی خشمگین می شویم، بیشتر امکان دارد که دست به عملکردهای غیرمنتظره بزنیم یا چیزی بگوییم که بعد از گفتن آن پشیمان شویم.

·     خیلی طول بکشد: وقتی خشم برای مدت طولانی ادامه پیدا می کند، جسم و روان ما را تحت تأثیر قرار می دهد. وقتی عصبانیت ادامه می یابد، کوچکترین مسائل ما را از کوره به در می برد.

·      منجر به ابراز خشونت شود: وقتی خشم ما خیلی شدید است، بیشتر دست به خشونت می زنیم. خشونت ورزیدن نسبت به دیگران و خود ( زبانی و جسمی)، راهی نامناسب برای مقابله با این مشکل است. وقتی خشم منجر به خشونت شود، هیچ کس نفعی نمی برد.

·          روابط ما را به هم بزند: خشم های شدید یا مداوم، منجر به مشکلاتی در روابط ما با خانواده ، دوستانمان و سایر افراد می شود.

موقعیت های عصبانی کننده:                                   

چهار نوع موقعیت کلی وجود دارد که ایجاد خشم می کند که عبارتند از: درماندگی، آزردگی، سوء استفاده و                                             بی عدالتی. برخی موقیعت ها در بیش از یکی از این دسته ها قرار می گیرند.

·         درماندگی: خشم یک واکنش عادی به موقعیتی است که می خواهیم چیز مهمی را به دست بیاوریم، اما چیز دیگری مانع موفقیت ما می شود. به عنوان مثال، اگر بخواهیم عضو یک تیم ورزشی بشویم اما جزء افراد انتخاب شده نباشیم.

·         آزردگی: مشکلات روزمره دردسر ساز هستند و می توانند باعث خشم ما شوند. به عنوان مثال، وقتی می خواهیم درس بخوانیم، مدام کسی مزاحم ما شود یا چیزی را در خانه جا بگذاریم و مجبور شویم کلی راه برویم و آن را برداریم.

·         سوءاستفاده: خشم یک واکنش طبیعی و قابل انتظار به سوء استفاده ی زبانی یا جسمی است. به عنوان مثال، وقتی کسی به ما توهین می کند، ما را کتک می زند یا  به انجام کاری مجبور می کند.

·         بی عدالتی: این مورد هم می تواند منجر به عصبانیت شود. به عنوان مثال، سرزنش شدن برای عقب ماندن از یک برنامه، وقتی که مقصر اصلی دوستمان است، منجر به عصبانیت ما خواهد شد.

 

قدرت در وقار نهفته است، نه در خشونت

                         مهناز زادانی فرد   -    کارشناس بهداشت عمومی

  • گروه خبری : آخرین اخبار دانشکده,اخبار واحدها
  • کد خبری : 77164
کلیدواژه

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید